واحد تحقیقات دانشگاه
مقدمه:
بخش تحقیقاتی دانشگاه غرجستان با توجه به نیاز های علمی و تحقیقاتی کشور پلان دارد که در جریان سال تحصیلی و در کنار فعالیت های آموزشی به بخش تحقیقات به حیث یک رسالت علمی توجه نموده هر از گاهی یک سمینار علمی در سطح ملی برگزار نماید. با توجه به اهمیت صلح در جامعه امروز افغانستان این دانشگاه با شناسایی و مشخص کردن یک تعداد موضوعات مهم در این حوزه تصمیم دارد شماره هشتم فصلنامه علمی-پژوهشی غرجستان را به صلح پایدار اختصاص داده و در صورت حل مشکل کرونا یک سمیناری در سطح ملی در ارتباط با صلح پایدار برگزار کند.
مأموریت:
مهمترین ماموریت ریاست امور تحقیقاتی و فرهنگی دانشگاه غرجستان بر اساس سند چشم انداز این دانشگاه ” دستیابی به جایگاه برتر در عرصه تحقیقات با انجام پژوهش های بنیادی و کاربردی در سطح ملی و منطقه ای.” می باشد.
این مرکز با هدف گسترش پژوهش های بنیادی و کاربردی تأسیس شده است و تلاش دارد با حمایت مادی و معنوی از پژوهش گران(کدر علمی، دانشجویان و کارمندان) به تولید دانشی معطوف به حل مسائل در سطح ملی و منطقه ای دست یابد. تا بتون از این طریق مسایل مهم و اساسی سیاست گذاری افغانستان در سه سطح ملی, منطقهای و جهانی را مورد شناسایی قرار داد. همزمان به وجود آوردن فرهنگ پژوهش و گسترش فضای آکادمیک و فراهم سازی زمینه های نگاه انتقادی به موضوعات علمی بخش دیگری از ماموریت این ریاست را تشکیل می دهد. رهنمودهای تحقیقی مطابق اصول و هنجارهای تحقیقی امروز برای محققان دانشگاه غرجستان از دیگر اولویت های این ریاست خواهد بود.
ریاست امور تحقیقاتی و فرهنگی دانشگاه غرجستان در کنار رعایت اصل تخصص و معیاری بودن اکادمیک, خود را متعهد به رعایت دستاوردها های جهانی حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک می داند.
نیروی بشری:
کارمندان رسمی ریاست امور تحقیقاتی و فرهنگی پنج نفر به شرح زیر میباشند:
- ریاست امور تحقیقاتی و فرهنگی: مسولیت فصلنامه غرجستان را نیز به عهده دارد.
- آمریت امور تحقیقات: سردبیری فصلنامه غرجستان را نیز به عهده دارد.
- آمریت امور فرهنگی: به حیث مسوول سیمینارها و برنامه های فرهنگی دانشگاه می باشد.
- مدیر کتابخانه: وظیفه نگهداری از کتاب ها و دیگر لوازم کتابخانه و محافظت از دیتابیس مخصوص کتابخانه می باشد فعال کردن سیستم دیجیتال کتابخانه می باشد.
زندگینامه معاون
زندگینامه استاد قنبرعلی تابش
اشاره: قنبر علی تابش ( زادهٔ ۱۰ قوس/آذر ۱۳۴۹، جاغوری، غزنی، افغانستان) شاعر اهل افغانستان و برنده جایزه ملی افغانستان (شاعر پیشتاز و ممتاز زبان فارسی دری) است.
تولد و تحصیلات
قنبر علی تابش زاده ۱۰ قوس/آذر ۱۳۴۹ از روستای سنگشانده از توابع ولسوالی جاغوری ولایت غزنی است. دورهٔ ابتدایی را در زادگاهش به تحصیل مشغول بود و در سال ۱۳۶۲ (خورشیدی) برای تحصیلات حوزوی وارد مدرسه علمیه باقریه انگوری جاغوری شد و در کنارش نیز تحصیلات رسمی را نیز پی گرفت.
سپس در سال ۱۳۶۵ به ایران مهاجرت کرده و در حوزه علمیه قم مشغول به ادامه تحصیل شد. او در کنار دروس حوزوی دارای لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پیام نور و لیسانس علوم سیاسی از جامعه المصطفی قم و کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم است. او در زمان تحصیل در مقطع دکترای رشته علوم سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی به دلیل آنچه از سوی سازمان امور دانشجویان وزارت علوم عدم طی شدن روال قانونی و عدم نشان دادن حسن نیت تابش خوانده شد از این دانشگاه اخراج شد. در پی این اخراج در کمیسیون آموزش عالی از وزیر وقت علوم پرسش شده و جمعی از اهل قلم کابل طی نامهای از حسن روحانی خواستار اجازه بازگشت و تحصیل قنبرعلی تابش شدند.
او از حمله تروریستی ۲۵ تیر۱۳۹۳ در کابل نجات یافتهاست.
تابش اکنون در آکادمی علوم دولتی تاجیکستان در شهر دوشنبه در حال نوشتن رساله دکترای خویش میباشد.
فعالیتهای ادبی و اشعار
قنبرعلی تابش فعالیت ادبی خود را در افغانستان در انجمن ادبی فرهنگی «کمال» آغاز کرد و در همان زمان برخی از اشعار در نشریات مهاجرین افغانی در خارج از افغانستان به نشر رسید او پس از حضور در ایران مدت ۸ سال سر دبیری ماهنامه «فجر امید» ارگان حرکت اسلامی افغانستان بود و سپس به عنوان و اینک مدیر اجرایی و سر دبیر ویژه نامههای تخصصی فصلنامه «خط سوم»، عضوهیئت تحریریهٔ فصلنامه گفتمان نو، دبیر بخش فرهنگ فصلنامه ادبیات معاصر فعالیت مطبوعاتی خود را دنبال کرد. از تابش کتابهای چندی به نشر رسیدهاست.
از تابش در مراسمهای گوناگونی تقدیر به عمل آمدهاست. تابش همچنین به همراه محمدعلی سپانلو، مصطفی محدثی خراسانی و علیمحمد مؤدب از ایران و قنبرعلی تابش و حفیظ الله شریعتی از افغانستان داوران بخش شعر دوره پنجم جشنوارهٔ ادبی «قند پارسی» (۱۳۸۸) بود.
نمونه شعر
از کتاب آدمی پرنده نیست:
آدمی پرنده نیست
تا به هر کران که پرکشد، برای او وطن شود
سرنوشت برگ دارد آدمی
برگ، وقتی از بلند شاخهاش جدا شود،
پایمال عابران کوچهها شود
جوایز ادبی:
- جایزه اول کنگره شعر حوزه در سال(۱۳۷۴) در شهر یزد ایران.
- دریافت لوح تقدیر به عنوان شاعر برتر مهاجرین افغانسان از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در سال ۱۳۸۶ در تهران.
- دریافت دیپلم افتخاری و مقام سوم جشنواره فرهنگی طوبی در بهار ۱۳۸۷ در شهر قم ایران.
- شاعر برگزیده جشنواره بینالمللی شعر شعر تقریب در سال ۱۳۹۰ در استان بوشهر ایران.
- شاعر برگزیده نخستین کنگره ملی شعر غدیر در سال ۱۳۹۱ در استان بوشهر ایران.
- دریافت نشان سپاس و قدر دانی به عنوان خادم فرهنگ عاشورا در سال ۱۳۹۰ از اولین کنگره شعر عاشورایی در شهر زاهدان ایران.
- دریافت لوح تقدیر خدمت به فرهنگ و هویت کشور از سویی مهاجرین و فرهنگیان مقیم لندن در سال ۱۳۸۷.
- برنده جایزه شعر یازدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر با کتاب راه ابریشم آزادی
تالیفات:
- دورتر از چشم اقیانوس.
مشرق گلهای فروزان . - چشمانداز شعر امروز افغانستان.
- آدمی پرنده نیست.
- یک شعله نوبهاران.
- دل خونین انار.
- راه ابریشم آزادی.
- بحران سیاسی افغانستان در شعر معاصر دری.
- بازی با متن.
- از سرخی خوشه های انگور.
معرفی آمریت
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
لایحه وظایف
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
برنامهها
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
راههای ارتباطی
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
معرفی آمریت
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
لایحه وظایف
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
برنامهها
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
راههای ارتباطی
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
فصلنامه عملی – پژوهشی
جامعهی دانایی محور
واژهی نالج« Knowledge» را در دری میتوان دانش و دانایی معنا کرد. برخی از بزرگان واژه شناختی واژهی اطلاعات و آگاهی «Information» را مترادف با واژهی نالج «Knowledge» به کاربرده اند که به نظر درست نمیرسد. ازاینرو است که در زبان انگلیسی مفهوم «Knowledge Based Society» (جامعه ی دانایی محور) معنا یافته است؛ زیرا در زبان پارسی واژهی نالج «Knowledge» دانش معنا میشود و برای واژهی علم که مبتنی بر مشاهده، مطالعه، جستجو ، ژرفنگری و آزمایش است، واژهی ساینس « Science» به کار میرود.
بنابراین، دانایی همان دانش و خرد است که درست و معتبر باشد. این دانایی با نظریهها و ادراکاتی گره خورده است که کاربرد همگانی، غیرمستقیم و ناخودآگاه آن را جامعهی دانایی محور میخوانند.
چیستی جامعهی دانایی محور
جهان علمی و دانشمحور نخست جامعهی صنعتی را تجربه کرد که حاصل انقلاب صنعتی بود. در عصر اطلاعات، باتوجه به انقلاب اطلاعاتی، جامعهی اطلاعاتی به وجود آمد؛ اما از آنجایی که اطلاعات نمیتوانست به دانایی منجر شود، جامعهی داناییمحور به وجود آمد و اکنون ما در جامعهی داناییمحور زندگی میکنیم که مبتنی بر دانایی است و بر محور آن استوار است؛ یعنی جامعه به جای صنعتمحوری که بر اطلاعات صنعتی استوار است، به دانشمحوری گرایش پیدا کرده است. در این جامعه، دانایی و خردورزی خود سرمایه است که دانشگران و دانشمندان سرمایهداران این جامعهاند .
در جامعهی دانایی، دانایی و خرد در همهی شئونات اجتماعی و زندگی انسانی جریان مییابد و در حقیقت زیربنای جامعه را شکل میدهد. در این جامعه کارکنان علمی، صاحبان اصلی نهادهای علمی و آموزشی، کارخانهها و سازمانهایند. بنابراین، آنان سرمایهی انسانی و خردورزانهای سیستمهای تولیدی و اقتصادی این نهادها، کارخانهها و شرکتهای نوین را تشکیل میدهند. چنین است که دانش و فناوری دلیل اصلی حفظ و ماندگاری این نهادها ، کارخانهها و شرکتها میشوند که بستر هماندیشی، نوآوری و تجربههای جدید را برای شکل گیری جامعهی داناییمحور به وجود میآورند. این دانشگران را کارگران علمی مینامند که با نظریهها، دادهها و اعداد سروکار دارند. اینان میتوانند یک کارمند رایانهنگار، کارشناس فناوریپیشرفته، استاد دانشگاه، آموزگار و… باشند. ویژگی این دانشگران، آگاهی، بهروز بودن و سروکار داشتن با توسعه و خلاقیت است.
در همهی کشورها، مسؤلان مسائل راهبردی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نهادهایآموزشی، کارخانهها و صنایع کشور دانایان آن جامعهاند. گرانترین دارایی یک جامعه دانایان آن جامعه است؛ ازاینرو، دنیای کنونی و آینده بر دانایی و دانایان استوار است. بنابراین، دانایی حرکت دهندهای اقتصاد، قدرت، ثروت و هنر در یک جامعه است. در جامعهی که دانایی و دانایان محور قرار نگیرند و محدود شوند، شهروندانش در چنبرهی تلخی از ناآگاهی گرفتار می آیند که باعث عقبماندگی تاریخی و رشد اقتصادی آن جامعه خواهد شد. بنابراین، سدههای آینده مهمترین نشانههای کابردی علمیای که دارند، دانایی و خردورزی اند که باید جامعه و کشورها خود را با این نشانههای دانایی و دادههای علمی هماهنگ سازند و بدانند که در کجای این دانایی محوری قرار دارند و به کدام سو در حرکتند و باید چه هدفی را دنبال کنند و پی بگیرند تا به جامعهی داناییمحور راه یابند.
در این میان نوسازی دانایی و تولید دانایی باتوجه به سرعت فوق العادهی علم، خرد و فناوری مدرن در جهان کنونی امر ضروری به حساب میآیند. جامعهی که با سرعت و تغیرات روزافزون علمی خود را هماهنگ نکنند، گرفتار عقب ماندگی علمی میشوند و عقب میمانند .بنابراین، باید با سرعت فناوری که دانایی و دادههای دانش مدرن را سامان میدهد، هماهنگ و همراه بود؛ زیرا ما همواره با تحولات و تغیرات علم مدرن و پیشرفتهای فکری که زیربنای خوددانایی را شکل میدهند، روبهروییم که نشان از سرعت دانایی از نوع علم مدرن آن دارد؛ زیرا ما در عصری زندگی میکنیم و شاهد تحولاتی هستیم که در گذشته رخدادن آن را باور نمیکردیم. بنابراین، افزایش توقعها و خواستههای دنیای نو وادارمان میسازند که بیشتر بدانیم و فکر کنیم و برای مسائل کلان زندگی، رویدادهای چشمگیر فناوری و مشکلات کاری در دنیای جدید راه حلهای جدیدی را جست وجو کنیم. به یاد داشته باشیم که توسعه در دنیای جدید بدون دانایی و جامعهی دانایی محور امکان پذیر نیست. باتوجه به اینکه کاربردهای نوین دانایی عوض شده اند و معنای کار نیز دیگر شده است، کارگران و دانشگران نیز دیگر قابل جایگزین شدن نیستند. باید به دانشگران به دید تک دانههای دانایی نگاه کرد که باید با آموزش نوین با آنان، جای آنان را پر کرد. به یاد داشته باشیم جامعهی که دانش گرانشان را به حاشیه برانند و جای آنان را با بیدانشان و غیرمتخصصان پر کنند، نمیتوانند به جامعهی دانایی محور راه یابند.
در یک سخن، میتوان گفت که جامعهی داناییمحور: حاصل انقلاب اطلاعاتی است که بر خرد محوری، دانش و دانایی به عنوان یک سرمایهی پایان ناپذیر استوار است و در این جامعه دانشگران جای صنعتگران را میگیرند. در چنین جامعهی باتوجه به گسترش روزافزون دانایی در کلیهی ابعاد آن قابلیتها و فرصتهای مناسبی را برای توسعهی جامعه به وجود میآورد که میتوان با بهره گرفتن از آن به افزایش ظرفیتهای جمعی، بهسازی نهادهای آموزشی مانند دانشگاهها و نهادهای اجتماعی وابسته به آن کمک کرد. در این میان جامعهی افغانستانی و انسان افغانستانی باتوجه به جنگهای مدام، توسعهنیافتگی، ناامنیهای کنونی از جامعهی دانایی محور به دور افتاده اند. دانایان در این خاک غریبند و دانشگران که فرارمغزهایشان میخوانند به آن طرف آبها کوچیده اند. جامعه در دست مافیای اقتصادی، علمی، فرهنگی و سیاسی افتاده است و مسیر دیگری را میپیماید. ازاینرو، افتادن در مسیر جامعهی داناییمحور وقتگیر، اما ناممکن نیست. تلاشی میخواهد که کورسوی آن را میتوان در نهادهای آموزشی به ویژه دانشگاهها یافت. نهادهای که میتوانند جامعهی دور مانده از جامعهیدانایی را در مسیر دانایی قرار دهند. این راه ممکن نیست مگر اینکه با نشان دادن راه چه به صورت شفاهی – تدریسی و مکتوب، آن را ممکن ساخت.
ازاین رو، «غرجستان» فصلنامهی علمی – پژوهشی دانشگاه غرجستان چراغ به دست با ابزارهای دانایی پا به منصهی دانایی گذاشته است تا سهمی در دانا کردن جامعه داشته باشد تا چه درنظر آید.